رضایت شغلی

عوامل موثر بر رضایت شغلی

عوامل موثر بر رضایت شغلی

تصور کنید صبح روز تعطیل باید به محل کار رفته و میزانی از کار خود را پیش ببرید؛ چه قدر این کار را با اشتیاق و حال خوب و چقدر با نارضایتی و صرفا به واسطه اجبار یا ترس از دست دادن موقعیت شغلی خود انجام خواهید داد؟
اینجاست که مبحثی به نام رضایت شغلی وارد میدان می‌شود. رضایت شغلی در عصر جدید رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. در گذشته ممکن بود شخصی شغلی را صِرف اینکه حرفه خانوادگی‌اش هست ادامه می‌داد؛ از طرفی تنوع شغل‌ها نیز محدود بود؛ اما امروزه با توجه به گستردگی شغلی، افراد گزینه‌های بیشتری در جهت انتخاب شغل ایده‌آل خود پیش رو دارند. حتی ممکن است پس از گذشت زمانی از انتخاب خود، متوجه شوند که شغل فعلی مناسب آن‌ها نیست و مجددا به فکر تغییر شغل خود بیفتند.
امروزه میزان مشاغل نسبت به گذشته افزایش داشته و هر فرد با انتخاب‌های بیشتری در مسیر شغلی خود مواجه است. از طرفی شاید در گذشته تغییر شغل و حرفه امری مرسوم نبود؛ اما امروزه با نگاهی به اطرافمان، اشخاصی را می‌بینیم که شغل خود را تغییر داده و مسیری جدید و متفاوت‌تری نسبت به مسیر قبلی خود انتخاب کرده‌اند. اینجاست که مقوله رضایت شغلی اهمیت بسیاری پیدا می‌کند و یافتن شغل متناسب با روحیه افراد معنا پیدا خواهد کرد. 
در این مقاله می‌خواهیم با یکدیگر نگاهی به مقوله رضایت شغلی داشته باشیم و عوامل موثر بر آن را بررسی کنیم.

رضایت شغلی چیست؟

به طور کلی رضایت شغلی نمی‌تواند معنای ثابتی برای تمام افراد داشته باشد؛ به عنوان مثال، ممکن است برای یک نفر پول مهمترین عامل انتخاب شغل یا ماندن در یک محیط کاری باشد و برای شخصی دیگرُ احترام و جایگاه اجتماعی که از آن شغل یا فعالیت به دست می‌آورد اهمیت داشته باشد. اینکه رضایت شغلی برای هر یک از ما چه تعریفی دارد، ریشه در ارزش‌هایی زندگی ما دارد.
اما اگر بخواهیم تعریفی برای رضایت از شغل بگوییم، بهتر کمی در زمان به عقب برگردیم. در سال 1935 رابرت هوپ‌پوک در کتاب رضایت شغلی خود بیان می‌کند که “رضایت شغلی مجموعه‌ای از شرایط روحی، جسمی و محیطی است که منجر رضایت یک فرد از شغل خود می‌شود.”
اما این تنها تعریف برای این اصطلاح نیست؛ در سال 2006 کاراتپه، اولوداگ، منویس، هادیمه مداگیچ، و باددار، تعریف جدیدی از رضایت شغلی بیان کردند.
طبق این تعریف، “رضایت شغلی مجموعه‌ای از عواطف و احساسات مطلوب و نامطلوب است که هر فرد در شغل خود مشاهده می‌کنند.”
محیط کاری، ماهیت شغل، فرهنگ سازمانی محل کار، همکاران و عوامل دیگری که منشا این احساسات هستند. در ادامه به صورت مفصل هر یک از این عوامل را بررسی خواهیم کرد.

عوامل موثر بر رضایت شغلی

 اگر دو شخص را در یک موقعیت شغلی یکسان در شرایطی برابر قرار دهیم، بدون شک حس آن دو در کاری که انجام می‌دهند با یکدیگر متفاوت خواهد بود و ممکن است فاکتوری که عامل رضایت شخصی از شغل خود باشد، دلیلی برای عدم رضایت شخصی دیگر از کار و محیط شغلی باشد. اینجاست که می‌گویند رضایت شغلی به عوامل مختلفی بستگی دارد و برای هر فرد متفاوت است.
اگر درآمد و مزایای مالی را از عوامل رصایت شغلی حذف کنیم، به صورت کلی 9 عامل را به عنوان عوامل موثر بر رضایت شغلی می‌توان عنوان کرد که شامل موارد زیر هستند:

  • ارتباط مطلوب با همکاران در محیط کار
  • فرهنگ سازمانی (the company’s culture)
  • احساس امنیت شغلی
  • مدیران سازمان و نحوه تعامل آن‌ها
  • چالش های کاری
  • فرصت پیشرفت در شغل
  • محیط یا شرایط کاری
  • منفعل نبودن در شغل
  • قدرشناسی توسط مدیران ارشد و بالارده
  • پول و درآمد حاصل از شغل

در ادامه هر یک از این عوامل را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

ارتباط با همکاران

زمانی که هر کدام از ما در محیط کار حضور داریم بخش زیادی از روز ما را تشکیل می‌دهد. پس برقراری ارتباط مناسب با همکاران از اهمیت بالایی برخوردار است. ارتباطاتی که میان افراد در محل کار شکل میگیرد به طور مستقیم بر میزان رصایت شغلی افراد اثرگذار است. شرکتی را در نظر بگیرید که افراد با یکدیگر رفتار دوستانه و محترمانه دارند و در مقابل شرکتی را تصور کنید که همواره سرشار از تنش است و افراد دائما با یکدیگر درگیر هستند. شما از کار کردن در کدام محیط رضایت دارید و بازده بیشتری خواهید داشت؟

ارتباط با همکاران

فرهنگ سازمانی

ارزش‌ها، اهداف و روح تعاملات انسانی در یک سازمان را می‌توان مهم‌ترین عناصر فرهنگ آن سازمان قلمداد کرد. چنانچه این مؤلفه‌ها سازنده باشند و یکدیگر را تقویت کنند، در ایجاد حس رضایت شغلی در کارکنان تأثیر به‌سزایی خواهند داشت. در غیر اینصورت تنها منجر به ایحاد چالش‌های پایان‌ناپذیر میان کارمندان سازمان خواهد شد.

رضایت شغلی از فرهنگ سازمانی

امنیت شغلی

کار کردن برای شرکتی که پابرجاست و اهداف بلند مدت و آینده درخشانی دارد در فرد حس امنیت به وجود می‌آورد و همین عامل باعث میشود که فرد احساس خوبی به شغل و آینده خود داشته باشد. عاملی که شاید در نگاه اول خیلی موضوع با اهمیتی نباشد، ولی به مرور فشارهای روانی بسیاری را به فرد منتقل خواهد کرد.

رضایت از شغل و امنیت شغلی

رهبری سازمانی

رهبری عملی تلقی می‌شود که از طریق آن مدیر یک فرد گروهی از افراد یا پیروان را برای دستیابی به اهداف جمعی تحت تأثیر قرار می‌دهد. در سناریوی کنونی این جایگاه، رهبران برای اِعمال یا پیروی از دستوراتشان، صرفاً به اقتدار  جایگاه خود اتکا نمی‌کنند؛ بلکه بیشتر علاقه‌مند به همکاری با زیردستان و افزایش و گسترش علاقه و انگیزۀ کارمندان خود هستند. هنگامی که کارکنان نیز احساس کنند رهبران‌شان  می‌‌توانند آن‌ها را در انجام وظایف راهنمایی کنند، انگیزه می‌گیرند و رضایتشان از سازمان و شغل خود افزایش می‌ یابد.

رضایت شغلی و رهبر سازمان

چالش های شغلی؛ فرصتی برای رشد

زمانی که کارآیی و توانمندی یک فرد به چالش کشیده می‌شود می‌توان انتظار داشت رضایت شغلی وی افزایش می‌یابد. فرصت‌های چالشی به مشارکت بیشتر کارمندان در پروژه‌های جالب و متنوع نیز کمک می‌کند و آنان را از یکنواختی نقش خود دور می‌کند. در نظر گرفتن این چالش ها به عنوان فرصت های برای رشد و پیشرفت در مسیر شغلی می‌تواند به افزایش امیدواری و تاب ‌آوری در شرایط سخت کاری کمک کد.

چالش های رضایت شغلی

پیشرفت شغلی

کارمندان زمانی می توانند از شغل خود راضی تر شوند که بدانند برنامۀ اختصاصی برای پیشرفت آنها در سازمان وجود دارد. به عبارت دیگر، اگر فراتر از ارزیابی آن‌ها مسیری برای رشد وجود داشته باشد، می‌تواند دوام رضایت آنان را افزایش دهد. از طرفی مواجه شدن با وعده های پوچ و توخالی در مورد آینده شغلی از طرف مدیران و رهبران سازمان می‌تواند رضایت افراد از سازمان را به راحتی از بین ببرد.

پیشرفت شغلی در کنار رضایت شغلی

شرایط کاری

اگر فضای حاکم بر یک کار همزمان با اینکه محیطی انعطاف پذیر است، مشارکتی نیز باشد، رضایت شغلی می‌تواند افزایش یابد. این به معنای مکانی با احترام به ایده ها و نظرات مختلف، بازخورد صادقانه و سازنده، فرصت های مربیگری و عاری از آزار و اذیت است. ایجاد اینچنین فضایی جدا از بهبود عملکرد افراد به رشد سازمان نیز کمک خواهد کرد.

شرایط کاری و تاثیر آن بر رضایت شغلی

کارمند فعال؛ عامل رشد سازمان

بیشتر عناصر مرتبط با رضایت شغلی ممکن است ریشه در عناصر خارج از کنترل کارکنان داشته باشند (مانند رهبری مدیران و ارتباطات رهبران شرکت)، اما در مورد خود کارمندان چطور؟ آیا آنها می‌توانند سطح رضایت خود را کنترل کنند؟
در مورد اینکه چگونه می‌توان رضایت شغلی را با میزان فعال بودن کارمند در محل کار تعیین کرد، بحث بسیار است. آیا کارمند فعالانه به دنبال یک مدیر برای بازخورد می‌گردد؟ آیا کارمند برای دستیابی به وظایف خود در یک شرکت تلاش بیشتری می‌کند؟ آیا کارمند سعی می‌کند به اهداف شرکت پایبند باشد، جلسات را رهبری کند و در صورت عدم اطمینان در مورد چگونگی تکمیل یک کار، سؤال بپرسد؟
اگر بله، این کارمندان کسانی هستند که می‌توانند رضایت بیشتری را در محل کار نشان دهند. فعال بودن در محل کار می‌تواند منجر به ارزیابی‌ مثبت عملکرد کارمندان گردد که هنگام بازخورد به خود آنان منجر به رضایت شغلی شود.

فعال بودن کارمند و تاثیر آن رضایت شغلی

پاداش و قدرشناسی در محل کار

حتی اگر افراد صرفا برای حقوق یا دستمزد (پاداش) کار کنند، روش‌های متعدد دیگری هم برای پاداش و ایجاد انگیزه به آنان وجود دارد که حول وظیفه و عملکرد آنها می‌چرخد. ارزش گذاری، قدردانی و منصفانه دیده شدن تلاش‌های کارمندان از جمله همین پاداش‌های غیرمالی است. در واقع، قدرشناسی عبارت است از تصدیق به موقع، غیررسمی یا رسمیِ رفتار، تلاش یا عملکرد یک فرد یا تیم که در راستای اهداف و ارزش‌های سازمان صورت گرفته است و معمولاً فراتر از انتظارات عادی کارمندان است.

قدرشناسی از کار و تاثیر آن بر رضایت شغلی

رابطه پول و رضایت شغلی؛ تاثیر افزایش حقوق بر رضایت از شغل

در نظر خیلی از ما پول و درآمد حاصل از یک شغل، اگر مهمترین عامل رضایت شغلی نباشد، بی شک یکی از اساسی‌ترین آن‌هاست. برخی از افراد تمام روزهای ماه را با نفرت از شغل خود، محیط کار، همکاران و یا عواملی دیگر، به محل کار می‌روند و تنها عاملی که آن‌ها را از رخت‌خواب جدا می‌کند، مشاهده پیامک واریز حقوق در انتهای ماه است.
شغل، به طور متوسط هشتاد هزار ساعت از عمر هر شخص را تشکیل می‌دهد؛ شاید یک حقوق خوب بتواند برای چند ماه ما را وادار به انجام کاری بر خلاف میلمان کند، ولی فشاری که به روح و روان ما وارد می‌شود در نهایت منجر به ترک آن محل خواهد شد. هیچگاه فراموش نکنید که افراد حاضرند 8 ساعت برای یک حقوق خوب، 10 ساعت برای یک مدیر خوب و 24 ساعت برای یک دلیل خوب کار کنند.
اما آیا می‌توان پول و درآمد را تنها عامل رضایت شغلی دانست؟

در سال 2010  مطالعه‌ای توسط محققان دانشگاه پرینستون در مورد اثر درآمد بر رضایت شغلی صورت گرفت. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که میزان درآمد می‌تواند بر میزان شادی اثرگذار باشد؛ زمانی که حقوق فردی در یک سازمان کمتر از  75 هزار دلار در سال است، افزایش آن منجر به افزایش حس رضایت فرد از سازمان می‌شود؛ اما زمانی که میزان حقوق دریافتی از این مبلغ بیشتر گردد، تاثیری زیادی در رضایت فرد از سازمان نمی‌گذارد.
در پژوهشی دیگر که توسط  وبسایت Glassdoor بر روی 615 هزار کاربر انجام شده، نشان می‌دهد که افزایش میزان حقوق تا حد خاصی موجب افزایش رضایت می‌شود و پس از آن عوامل دیگری در اولویت قرار می‌گیرند.
در این تحقیقات گروه‌های درآمدی را به چهار دسته تقسیم‌بندی کردند که افراد با درآمد سالانه 40 هزار دلاری، در پایین ترین گروه درآمدی، و افرادی با درآمد سالانه 120 هزار دلار، در بالاترین گروه درآمدی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان می‌داد که افراد با درآمد بالاتر، فرهنگ و فرصت رشد در سازمان را عامل مهمتری در رضایت شغلی می‌دانستند تا مسائلی مانند پرداخت و تعادل بین کار و زندگی.

تاثیر حقوق بر رضایت شغلی
سخن آخر

در این مقاله از رضایت شغلی و حس و حال مثبت یا منفی یک فرد وقتی از او در مورد کارش سوال می‌شود. بر این اساس به عوامل متعددی اشاره کردیم که در ایجاد رضایت شغلی نقش برجسته‌ای دارند. بدون شک معیار رضایت شغلی افراد با یکدیگر بسیار متفاوت است؛ ولی تنها موردی که اهمیت دارد، حال خوب شما در محیط کار است؛ همانطور که گفتیم هر فرد به طور متوسط 80 هزار ساعت از زندگی خود را در محیط کار صرف می‌کند؛ زمانی که اگر بدون رضایت و حس خوب صرف شود، تنها پشیمانی به همراه خواهد داشت.

فواید غایتمندی
فواید غایتمندی

فواید غایتمندی از جمله موضوعات با اهمیت در میان روانشناسان بزرگ جهان است. در حال حاضر ﺣﺠﻢ ﻋﻈﯿﻤﯽ از ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی اﻧﺠﺎم ﺷﺪه در راﺑﻄﻪی ﺑﺎ

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *