فواید غایتمندی

فواید غایتمندی

فواید غایتمندی

فواید غایتمندی از جمله موضوعات با اهمیت در میان روانشناسان بزرگ جهان است. در حال حاضر ﺣﺠﻢ ﻋﻈﯿﻤﯽ از ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی اﻧﺠﺎم ﺷﺪه در راﺑﻄﻪی ﺑﺎ ﺳﺎزه ﻣﻌﻨﺎ و ﻏﺎﯾﺖ، ﺑﺮ ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ و ﺗﺤﻮل‌آﻓﺮﯾﻦ آن اﺧﺘﺼﺎص ﯾﺎﻓﺘﻪ‌اﺳﺖ. از اﯾﻦ روی، اراﺋﻪ ﻣﺪﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪي ﺟﻮاﻧﺐ را ﺑﺎ ﺟﺰﺋﯿﺎت آن درﺑﺮداﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﺠﺎﻟﯽ ﺑﯿﺶ از اﯾﻦ ﻣﯽﻃﻠﺒﺪ.ﺑﺎ اﯾﻦ وﺟﻮد، آﻧﭽﻪ از ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ ﺑﻪدﺳﺖ آﻣﺪه اﺳﺖ ﻣﺨﺘﺼﺮا ﻣﺮور ﻣﯽﮔﺮدد.
ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ ﺟﺴﻤﯽ، رواﻧﯽ، ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ از ﺟﻤﻠﻪ ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺑﺴﯿﺎری از ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﺻﻮرتﮔﺮﻓﺘﻪ در ﺣﻮزه فواید غایتمندی ﻣﻮرد ﺗﺄﯾﯿﺪ واﻗﻊ ﺷﺪه اﺳﺖ.ﺑﺮوﻧﮏ (2014) ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ اراﺋﻪی ﯾﮏ ﻣﺪل در ﮐﺘﺎب ﺧﻮد، ادﻋﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ راﺑﻄﻪی ﭘﺎﯾﺪار دﯾﺪه ﺷﺪه ﻣﯿﺎن ﻏﺎﯾﺖ و ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ رواﻧﯽ -ﺟﺴﻤﯽ، اﻫﻤﯿﺖ اﯾﻦ ﺳﺎزه را ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ در ﺑﺤﺚ از ﮐﻨﺎرآﻣﺪن ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻼت (ﺗﺎب آوری[1]) ﮐﻪ در راﺳﺘﺎي ﺗﺤﻘﻖ و ﺷﮑﻮﻓﺎﯾﯽ اﻓﺮاد ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ.

ﻣﮏﻧﺎﯾﺖ و ﮐﺸﺪن (2009) ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﺑﺤﺚ از اﯾﻨﮑﻪ اﻧﺴﺎن دارای ﻏﺎﯾﺖ، در ﻣﺪﯾﺮت اﺧﺘﺼﺎص ﻣﻨﺎﺑﻊ از ﻗﺒﯿﻞ اﻧﺮژی و زﻣﺎن ﺑﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی ﺧﻮد، ﮐﺎرآﻣﺪ ﻣﯽﺷﻮد، ادﻋﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﮐﺎرآﻣﺪي ﺣﺎﺻﻞ، ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻌﺪ زﯾﺴﺘﯽ ﯾﺎ ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ را ﺷﺎﻣﻞ ﻧﺸﺪه، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺴﯿﺎري از ﺟﻮاﻧﺐ دﯾﮕﺮ رﻓﺘﺎر ﻫﻤﭽﻮن اﻗﺘﺼﺎد رﻓﺘﺎری را ﻧﯿﺰ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﯽﺷﻮد. ﺳﭙﺲ در ﺑﺨﺶ ﭘﺎﯾﺎﻧﯽ ﭘﮋوﻫﺶ ﺧﻮد،ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻤﯽ و رواﻧﯽ را از فواید ﻏﺎیتمندی بیان می‌کنند.

ﺳﻠﯿﮕﻤﻦ[2](2011) ﻧﯿﺰ ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ رواﻧﯽ و ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ اﻧﺴﺎن را درﮔﺮوي ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ از زﻧﺪﮔﯽ داﻧﺴﺘﻪ، ﮐﻪ ﺑﻪ ﻓﺮاﺗﺮ از ﺧﻮد او ﺗﻌﻠﻖ داﺷﺘﻪ و در ﺟﻬﺖ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ دﯾﮕﺮي ﻗﺮار داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. در ﭘﮋوﻫﺶ دﯾﮕﺮی، رﯾﻒ و ﻫﻤﮑﺎران ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ از ﻗﺒﯿﻞ: رﺷﺪ ﻓﺮدی، ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ﺗﺸﮑﯿﻞ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ دﯾﮕﺮان، ﺣﺲ ﮐﻨﺘﺮل ﺑﺮ زﻧﺪﮔﯽ و ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻣﺜﺒﺖ از ﺧﻮد را در ارﺗﺒﺎط ﻗﻮي ﺑﺎ ﻏﺎﯾﺖ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮐﺮده‌اﻧﺪ و آن‌ها را به عنوان فواید غایتمندی برشمرده‌اند. (رﯾﻒ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ از داﻣﻮن، 2008).

داﻣﻮن (2008) ﻧﯿﺰ در ﮐﺘﺎب ﺧﻮد ﻏﺎﯾﺖ را ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﻨﻨﺪه‌ی اﺳﺎﺳﯽ ﺳﻼﻣﺖ و ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ در ﺳﺎﻟﻤﻨﺪي ﺑﯿﺎن ﻣﯽﮐﻨﺪ. او ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ادﻋﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎی ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺮ روي ﻧﺎﺗﻮاﻧﺎن ذﻫﻨﯽ، اﯾﻦ را ﺑﯿﺎن ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ آﻧﺎن در ﯾﺎﻓﺘﻦ ﻏﺎﯾﺖ زﻧﺪﮔﯽ، آنﻫﺎ را در ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﻏﻠﺒﻪ ﺑﺮ ﻧﺎرﺳﺎﯾﯽﻫﺎ ﺧﻮد ﯾﺎری ﻣﯽرﺳﺎﻧﺪ.رﺿﺎﯾﺖ از زﻧﺪﮔﯽ و ﺗﺎب‌آوری از دﯾﮕﺮ ﻣﺰاﯾﺎی ﻏﺎﯾﺘﻤﻨﺪی اﺳﺖ (وارن[3]، 2012؛ ﺑﻨﺎرد[4]، 1991؛ ﻣﮏﻧﺎﯾﺖ و ﮐﺸﺪن، 2009).

ﺑﻨﺎرد (1991) ﮐﻮدﮐﺎن ﺗﺎب آور را داراي ﭼﻬﺎر وﯾﮋﮔﯽ ﺧﻮدﻣﺨﺘﺎري، ﺷﺎﯾﺴﺘﮕﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ و ﺗﺎبآوري ﻣﯽداﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺤﻮري ﺗﺮﯾﻦ آن از ﻧﻈﺮ داﻣﻮن ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺎبآوري ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. در ﻧﻬﺎﯾﺖ، ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎي ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ در زﻣﯿﻨﻪي ﺗﺤﻮل ﻣﺜﺒﺖ ﺟﻮاﻧﯽ، ارﺗﺒﺎط اﯾﻦ اﻟﮕﻮ را ﺑﺎ ﺳﺎزه ي ﻏﺎﯾﺖ ﺗﺄﯾﯿﺪ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﺪ. ﺑﺮاي ﻣﺜﺎل، ﺑﺮوﻧﮏ (2014) ﺣﻀﻮر ﻏﺎﯾﺖ در ﻧﻮﺟﻮاﻧﯽ را ﺳﺒﺐ ارﺗﻘﺎء ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی ﻫﻮﯾﺖ ﻣﺜﺒﺖ ﻗﻠﻤﺪاد ﻣﯽﮐﻨﺪ.

در ﭘﮋوﻫﺸﯽ دﯾﮕﺮ در زمینه فواید غایتمندی، ﺑﻮرو و ﻫﯿﻞ[5] (2011) ﻏﺎﯾﺖ را ﻣﺘﻐﯿﺮ ﻣﯿﺎﻧﺠﯽﮔﺮ در ارﺗﺒﺎط ﻣﯿﺎن ﻫﻮﯾﺖ و ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ ﻗﻠﻤﺪاد ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ داﻣﻮن ﻧﯿﺰ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﻨﺎﭼﻪ ﺟﻮاﻧﺎن، ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﺷﮑﻞدادن ﺑﻪ ﻫﻮﯾﺖ ﺧﻮد را ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ارزشﻫﺎی ﻧﯿﺮوﻣﻨﺪ و ﺗﻌﻬﺪ ﺑﻪ اﻣﻮری ورای ﺧﻮد ﻃﯽ ﮐﻨﻨﺪ، آﻧﺎن در ﺳﺎﺧﺖ ﻫﻮﯾﺘﯽ ﺧﺪﺷﻪﻧﺎﭘﺬﯾﺮ و ﻣﺴﺘﺤﮑﻢ و داﺷﺘﻦ ﺣﺴﯽ ﺷﻔﺎف از ﺟﻬﺖ داري ﺗﻮاﻧﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ و در ﻋﯿﻦ ﺣﺎل، آﯾﻨﺪه زﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﯾﺶ را ﻣﯽﺳﺎزﻧﺪ.

در ﭘﮋوﻫﺸﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺎﻟﯿﻦ، ﻟﻮﯾﺎ و داﻣﻮن[6] (2017) ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺤﻮل ﻣﻨﺶ[7] در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻏﺎﯾﺖ ﭘﺮداﺧﺘﻪاﻧﺪ و در آن ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ دﺳﺖ ﯾﺎﻓﺘﻪ‌اﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺎن اﻓﺮاد ﻏﺎﯾﺘﻤﻨﺪ و ﺑﯽﻏﺎﯾﺖ، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﺑﺮاز دو ﻧﯿﺮوی اﺳﺎﺳﯽ ﻣﻨﺶ؛ ﯾﻌﻨﯽ ﻗﺪرداﻧﯽ[8] و دﻟﺴﻮزي[9] ﺗﻔﺎوتﻫﺎی ﮐﯿﻔﯽ وﺟﻮد دارد. از دﯾﮕﺮ ﭘﮋوﻫﺶ‌ﻫﺎی ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ، ارﺗﺒﺎط ﻣﯿﺎن ﻏﺎﯾﺖ و ﻋﻤﻠﮑﺮد در ﻣﺪرﺳﻪ اﺳﺖ. داﺷﺘﻦ ﻏﺎﯾﺖ در ﯾﺎدﮔﯿﺮي، ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ و ﺧﻮد ﺗﻨﻈﯿﻤﯽ را ﻣﻮرد ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻗﺮار ﻣﯽدﻫﺪ (ﯾﮕﺮ[10] و ﻫﻤﮑﺎران، 2014). ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ در ﭘﮋوﻫﺶ دﯾﮕﺮي ﮐﻪ ﯾﮕﺮ ﺑﺎ ﺑﺎﻧﺪﯾﮏ[11] (2009) اﻧﺠﺎم داده اﺳﺖ، ﺟﻮاﻧﺎن ﻏﺎﯾﺘﻤﻨﺪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی ﻣﺪرﺳﻪای را ﺑﯿﺸﺘﺮ درﮔﯿﺮﮐﻨﻨﺪه و ﻣﻌﻨﺎدار ﺑﺮداﺷﺖ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. 

resilience [1]
Seligman [2]
Warren [3]
Benard [4]
Burrow & Hill [5]
Malin , Liauw & Damon [6]
Character [7]
gratitude [8]
compassion [9]
Yeager [10]
Bundick [11]

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *